خانه / دسته‌بندی نشده / از حفاظت مشارکتی تا سیاهچاله پرندگان مهاجر

از حفاظت مشارکتی تا سیاهچاله پرندگان مهاجر



امروزه نام فریدونکنار به خاطر فراوانی شکار پرندگان در این منطقه، در میان فعالان محیط زیست قرین عنوان قتلگاه پرندگان شده است.
سال هاست که هزاران قطعه پرنده مهاجر و مهمتر از همه تک درنای سیبری به تنهایی هزاران کیلومتر را از سیبری تا فریدونکنار پرواز می کنند تا در این تالاب خاص زمستان گذرانی کنند.
لیسا پورلک دانشجوی دکترای برنامه ریزی محیط زیست، به عنوان فردی که حدود 20 سال است در منطقه فریدونکنار فعالیت محیط زیستی دارد و مقوله صید پرندگان را برای حیات تالاب های فریدونکنار حیاتی می داند، روز جمعه به خبرنگار ایرنا گفت: متاسفانه اطلاعات زیادی از جمعیت درناهای سیبری در این منطقه (جمعیت غربی) وجود ندارد و از زمانی که درناهای سیبری برای اولین بار توسط سازمان حفاظت محیط زیست در فریدونکنار ثبت شدند و مطالعه روی جمعیت آنها در ایران آغاز شد، تعداد آنها در حدود 11 قطعه بود، با این حال حفاظت از درناهای سیبری توجه جدی مردم و مسوولان را در دهه 80 به خود جلب کرد و چندین پروژه بین المللی با حمایت دولت و مردم محلی (دامگاهداران) در فریدونکنار اجرا شد.
وی افزود: با وجود این تعداد درناهای سیبری در چهار دهه به یک قطعه کاهش یافت. در حالی که جمعیت نسبتا بزرگی از درناهای سیبری (جمعیت شرقی) در دریاچه پویانگ چین زمستان گذرانی می کنند (بین دو تا سه هزار قطعه)، بخشی از مشکلات مربوط به انقراض این گونه مربوط به زیستگاه تخم گذاری و مسیر مهاجرت این پرنده است، بخشی دیگر مربوط به خود گونه است که زادآوری پایینی دارد ( هر دو سال یکبار جوجه آوری دارد). به هر حال درنای سیبری هم اکنون به نماد صلح و دوستی بین کشورها تبدیل شده است چون در مسیر مهاجرت خود از کشورهای مختلفی عبور می کند.
وی افزود: اما چه عواملی موجب می شود تا درنای سیبری به همراه هزاران پرنده مهاجر دیگر، تالاب های فریدونکنار را برای زمستان گذرانی انتخاب کنند؟
پورلک گفت: تالاب های فریدونکنار، ازباران و سرخرود در اواسط دهه 80 به عنوان تالاب های با اهمیت بین المللی به ثبت رسیدند، آنچه این تالاب ها را از سایر تالاب های کشور متمایز می کند تراکم و تنوع پرندگانی است که در آنها زمستان گذرانی می کنند و این تالاب ها را به یکی از پر پرنده ترین تالاب های کشور تبدیل کرده است، در واقع با توجه به روند خشک شدن تالاب های مهمی مانند پریشان، ارومیه، هامون و بختگان می توان گفت تالاب های منطقه فریدونکنار بر خلاف تفکر عمومی از زنده ترین تالاب های کشور هستند.
به گفته وی، یکی از عواملی که موجب می شود تا پرندگان مهاجر آبزی تالاب های منطقه فریدونکنار را برای زمستان گذرانی انتخاب کنند شرایط مناسب تالابی است، در واقع تالابی که آب نداشته باشد نمی تواند زیستگاه مناسبی برای پرندگان مهاجر آبزی باشد. در مدت صدها سال، مردمان بومی منطقه آموخته اند که باید ارتفاع آب تالاب به اندازه ای باشد تا پرندگان آبزی بتوانند در آن تغذیه و زمستان گذرانی کنند، آبهای عمیق (مانند آب بندان ها) و یا زمین های خشک (مانند زمین های کشاورزی) زیستگاه مناسبی برای این دسته از پرندگان نمی توانند باشند.
وی افزود: عامل دوم امنیت است، به دلیل قرق (یا به زبان محلی آیش)، دوماداران هر ساله منطقه را برای ورود افراد متفرقه ممنوع می کنند تا منطقه 200 هکتاری فقط برای پرندگان باشد و نه کاربری های دیگر از جمله تفرج و ساخت و ساز و غیره، متاسفانه در سالهای اخیر جاده کمربندی فریدونکنار و گسترش شهر و آلودگی نوری و صوتی موجب شده است تا کیفیت قرق کاهش یابد اما به هر حال تا وقتی دوماران به عنوان برنامه ریزان و مدیران اصلی این تالاب ها، با استفاده از دانش بومی خود، قرق را برپا کنند، می توان امیدوار بود که پرندگان از امنیت نسبی در طول مدت زمستان گذرانی خود (از اوایل مهر تا اواخر اسفند) برخوردار باشند.
وی گفت: همچنین از عوامل موثر دیگر در افزایش کیفیت این زیستگاه های تالابی پوشش جنگلی اطراف تالاب است که موجب کاهش تبخیر، کاهش صدمات ناشی از بادها و توفان ها در زمستان، تلطیف آب و هوا، تعیین مرزهای تالاب و جلوگیری از تعارضات، افزایش کیفیت و تنوع پوشش گیاهی تالاب ها است. عامل بعدی غذایی است که صیادان برای پرندگان در طول زمستان فراهم می کنند.
نکته قابل توجه از نظر پورلک این است که تمامی این تمهیدات مبتنی بر دانش بومی و مهارت هایی است که صیادان در طول صدها سال از پدران خود آموخته اند و معیشتی که در رابطه با صید پرنده های با ارزش خوراکی در منطقه وجود دارد، قدمتی بیش از 300 سال دارد، حال آن که با اصرار برخی گروه های طرفدار حیوانات بر توقف صید پرندگان در فریدونکنار، بیم آن می رود تا سیستم مدیریت بومی تالاب های فریدونکنار برای همیشه از صفحات تاریخ پاک شود.
وی گفت: بهترین گزینه در این شرایط، حمایت از روش های صید سنتی (دوماچال و گذر) و صید گونه های خوراکی با ارزش حفاظتی پایین، در قبال حفاظت از تالاب های با ارزش منطقه برای زمستان گذرانی پرندگان مهاجر با ارزش حفاظتی بالا است.
گذر نیز به روشی اطلاق می شود که توری را در مسیر پرندگان مثلا میان دو تیر چراغ برق قرار می دهند و تا پرندگان قصد بلند شدن و پرواز کردن دارند در آن گرفتار می شوند.
پورلک افزود: به منظور حفظ این تعادل در سیستم اکولوژیکی – اجتماعی تالاب های منحصر به فرد فریدونکنار، ازباران و سرخرود، لازم است گروه های ذی نفع اصلی (نمایندگان نهادهای دولتی، نمایندگان تعاونی های رسمی دوماداران، سمن هایی که علاقمند به بحث حفاظت مشارکتی تالاب ها هستند) کارگروهی تشکیل داده و با مشورت و خرد جمعی در جهت برنامه ریزی و مدیریت جدی تر این تالاب ها گام بردارند. این تجربیات در طرح حفاظت از تالاب های ایران با رویکرد مدیریت زیست بومی تالاب، در استان های دیگر اجرا شده است.
وی اظهار کرد: در مسیر مهاجرت درنای سیبری تالاب های زیادی وجود دارد، از جمله تالاب انزلی، اما این تک درنای سیبری ترجیح می دهد وارد تالاب فریدونکنار شود. مردم فریدونکنار به واسطه دانش بومی، شرایط تالاب را از نظر آب، امنیت و غذا به گونه ای فراهم کرده اند که پرندگان را جذب می کند. در این میان بهره برداری هم انجام می گیرد که در غیر این صورت توجیهی برای هزینه ها نیست.
وی درباره اقداماتی که افراد بومی برای حفظ تالاب انجام می دهند گفت: این افراد تمام نهرهای منتهی به تالاب را لایروبی می کنند تا آب به راحتی و به اندازه وارد تالاب شود، این یک بحث محیط زیستی و فرهنگی – اجتماعی و اقتصادی است. ما در صدد ثبت این دانش به عنوان میراث معنوی ناملموس هستیم چون اگر این صیادان که سنشان هم بالا رفته از دنیا بروند این دانش هم از بین می رود. در واقع تعریف اتحادیه جهانی حفاظت از طبیعت غیر از موضوع حفاظت، مسئله بهره برداری و احیاء را هم در بر می گیرد یعنی تفکر حفاظت صرف در جهان امروزه منسوخ شده چون این طرز فکر عملی نیست اما اگر همه چیز خردمندانه و پایدار باشد نتیجه بخش خواهد بود.
پورلک با اشاره به اینکه در فصل مهاجرت بیش از 50 گونه پرنده وارد تالاب های بین المللی فریدونکنار می شوند، گفت: برخی از این پرندگان مانند درنای سیبری از نظر حفاظتی ارزشمند هستند، پرندگانی هم صید می شوند که جزو گونه های در معرض خطر نیستند مانند اردک سر سبز و خوتکا.
وی تاکید کرد: ما به عنوان افرادی که در عرصه محیط زیست فعال هستیم وظیفه داریم که گونه های حساس تر را شناسایی و به مردم معرفی و مشارکت آنها را در حفاظت جلب کنیم، در این میان نقش سمن ها بسیار پررنگ است، اینجا یک حلقه مفقوده وجود دارد چون از مردم محلی می خواهیم یک مرتبه و بدون ایجاد زیر ساخت از وضعیتی به وضعیت دیگری در آیند. به این منظور باید بررسی های تخصصی و علمی صورت گیرد از جمله مشخص کردن تعداد و نوع گونه هایی که وارد تالاب می شوند، میزان صید مجاز و غیره.
وی گفت: یکی از نگرانی ها این است که اگر شرایط نگهداری تالاب برای مردم بومی خیلی سخت شود و مثلا بازار فروش پرندگان در فریدونکنار تعطیل شود، ممکن است دامگاهداران به اجبار سراغ شغل های دیگر بروند و در این شرایط تالاب به حال خود رها شده و یا به سرعت تغییر کاربری پیدا می کند.
وی درباره اقداماتی که افراد بومی برای حفظ تالاب انجام می دهند گفت: این افراد تمام نهرهای منتهی به تالاب را لایروبی می کنند تا آب به راحتی و به اندازه وارد تالاب شود، این یک بحث محیط زیستی و فرهنگی – اجتماعی و اقتصادی است. ما در صدد ثبت این دانش به عنوان میراث معنوی ناملموس هستیم چون اگر این صیادان که سنشان هم بالا رفته از دنیا بروند این دانش هم از بین می رود. در واقع تعریف اتحادیه جهانی حفاظت از طبیعت غیر از موضوع حفاظت، مسئله بهره برداری و احیاء را هم در بر می گیرد یعنی تفکر حفاظت صرف در جهان امروزه منسوخ شده چون این طرز فکر عملی نیست اما اگر همه چیز خردمندانه و پایدار باشد نتیجه بخش خواهد بود.

*** ایران رکورد دار رتبه دوم کشتار پرندگان مهاجر
اظهارات پورلک در حالی است که محمدعلی الله قلی کارشناس حیات وحش و فعال محیط زیست و عضو کمپین پرواز نظر متفاوتی دارد.
الله قلی به خبرنگار علمی ایرنا گفت: اینکه تنها بازمانده درنای سیبری کماکان پس از شکار شدن همه هم مسیرانش وارد تالاب فریدونکنار، ازباران و سرخرود می شود و یک عده با استفاده از آن بخواهند منطقه را شدیدا امن جلوه دهند، در واقع نوعی سبز نمایی است و صحت ندارد و خلاف واقعیت است.
وی افزود: علاوه بر ویژگی های متفاوت در زیستگاه ها، پرندگان مهاجر در حافظه ژنتیکی خود به صورت ثبت شده زیستگاه ها را می شناسند یعنی نسل در نسل حتی وقتی والدین آنها از بین می روند در حافظه ژنتیکی جوجه ها موقعیت زیستگاه ها ثبت شده است، آنها در واقع یک نقشه راه در ذهن دارند که بر اساس آن هرسال هزاران کیلومتر مهاجرت می کنند.
وی اظهار کرد: این توانایی فقط در پرندگان وجود ندارد بلکه در سایر حیوانات مانند یوزپلنگ هم دیده می شود این حیوانات با استفاده از حافظه ژنتیکی خود می دانند که چگونه از کویر سمنان به کویر یزد و کرمان بروند بنابراین یافتن مسیر و زیستگاه یک کارکرد طبیعی در حیات وحش است و صرفا مرتبط با امنیت نیست.
وی به اجرای پروژه بین المللی حفاظت و احیای درنای سیبری اشاره کرد و گفت: اینکه می گویند درنای سیبری به آن منطقه وارد می شود، باید به این نکته نیز توجه کرد که یک میلیون و 200 هزار دلار هزینه صرف شد اما از 11 درنای سیبری به یک درنا رسیدیم که 10 سال است به تنهایی مهاجرت می کند، دستاورد پروژه و نتیجه صرف هزینه بین المللی این شد که یک ساختمان دو طبقه و بزرگ با عنوان مرکز تحقیقات در حاشیه دامگاه فریدونکنار ساخته شود که سالها است به صورت تخلیه است و هیچ استفاده ای ندارد و همچنین بی اعتمادی نگران کننده مردم نسبت به قانون و زوال وجهه سازمان حفاظت محیط زیست بخشی از تبعات منفی پروژه شکست خورده احیای درنای سیبری است که این رویکرد دستکم برای یک نسل در این منطقه نهادینه شده است.
به گفته وی، اینکه فقط یک درنا باقی مانده است و هر سال هم می آید یک فاجعه و نماد ناکارآمدی است و نه دستاورد.
وی گفت: اگر درنای سیبری به این منطقه می آید به همان دلیل هم جمعیت شرقی آن که هنوز شامل بیش از سه هزار درنا است البته در آن سوی زمین، به حاشیه دریاچه پویانگ در شرق چین می رود، اگر در حافظه ژنتیکی آنها ایران بود به ایران هم می آمدند بنابراین ورود درنای سیبری یا سایر پرنده ها به تالاب فریدونکنار هنر دست یک عده آدم نیست بلکه یک فرایند طبیعی است.
الله قلی افزود: جمعیت غربی درنای سیبری یک جمعیت منقرض شده است بنابراین با یک درنای نر اتفاقی نمی افتد حتی اگر ماده ای هم وجود داشت با یک جفت، تنوع ژنی وجود نخواهد داشت و احیا جمعیت با یک جفت امکانپذیر نیست .
این کارشناس حیات وحش به طولانی بودن عمر درنا اشاره کرد و افزود: قدیمی ترین پرنده ای که از آن مستند ساخته شده یک درنای سیبری نژاد شرقی است که 82 سال در طبیعت زندگی کرد، درنای سیبری طول عمر زیادی دارد اگر به جای آن غاز وحشی بود تاکنون منقرض شده بود کما اینکه غاز پیشانی سفید کوچک از نظر درجه حفاظتی درست مانند یوزپلنگ در لبه پرتگاه است یعنی مرحله بعد آن، انقراض است.
وی ادامه داد: اما درنا چون عمرش زیاد است تاکنون مانده و برای همین هر سال نگران آمدنش می شویم، نمی دانیم چند ساله است، اگر اکنون 40 ساله باشد باید 40 سال دیگر هم بیاید البته اگر اتفاقی برایش نیفتد این به آن معنا نیست که آنجا جای خوب و امنی است چون اگر جای امنی بود اکنون فقط یک درنا باقی نمانده بود در حالی که تمام درناها همانجا کشته شدند، اینها اواخر سه قطعه بودند، جفت همین درنای نر ( امید ) با نام آرزو در سال 2009 در حاشیه دامگاه ازباران تیر خورد و از بین رفت، درنای قبلی که آنهم یک درنای نر تنها بود سال 2008 در همانجا شکار شد.
وی گفت: اما امید ( تک درنای سیبری) پرنده باهوشی است یاد گرفته در آنجا چگونه زندگی کند، دیگر زیاد پرواز نمی کند، از داخل دامگاه ها خارج نمی شود، در داخل دامگاه ها با دانه پرندگان را جذب و شکار می کنند و در خارج با تور می گیرند و چون درنا دانه خوار نیست بنابراین یاد گرفته از دامگاه خارج نشود تا در تور نیفتد، اساسا شب پرواز نمی کند و یاد گرفته وقتی پرواز می کند با ارتفاع زیاد پرواز کند تا تیر نخورد.
وی گفت: اگر در نتیجه اجرای پروژه میلیون دلاری، به جمعیت غربی درنای سیبری اضافه شده بود یا حداقل کم نشده بودند می شد به نوعی بر توجیهات مطرح شده صحه گذاشت، اما اتفاقی که امروز در جریان است این است که نه تنها نژاد غربی درنای سیبری در ایران منقرض شده بلکه ما در دنیا به عنوان یک رکورددار در کشتار پرندگان مهاجر شناخته می شویم، یک بازار در فریدونکنار وجود دارد که اگر از تهران و اصفهان هم پرنده صید کنید و برای فروش ببرید می خرند و می فروشند، در واقع این بازار یک انگیزه و رقابت بسیار بزرگ در استان مازندران و حتی استان های حاشیه ای برای کشتار پرندگان مهاجر ایجاد کرده است.
وی ادامه داد: اتفاقی که یک دهه پیش برای درنای سیبری رخ داد عینا امروز برای اردک بلوطی، سرسفید، سرحنایی، گیلانشاه بال سفید و غاز پیشانی سفید کوچک در حال تکرار است.
این فعال محیط زیست تاکید کرد: در این منطقه مفهومی به نام حفاظت و قانون وجود ندارد تنها چیزی که آنجا تعریف شده فقط و فقط سودآوری است، ثروت سرشاری که با حداقل هزینه و حداکثر سود به جیب تعداد معدودی از ساکنان منطقه می رسد.
وی اظهار کرد: حال ما بیاییم از یک زیستگاه تله و قتلگاه بزرگ درست کنیم و نامش را حفاظت از تالاب بگذاریم؛ در بهترین حالت یک عوام فریبی است و چنین توجیهی کذب محض است.
وی تاکید کرد: در گذشته در منطقه صید سنتی برقرار بود و مشکلی هم وجود نداشت و کاملا قابل قبول و پذیرش قوانین محیط زیست ملی و بین المللی نیز بود اما اینکه به اسم حفاظت، از آسمان و زمین تور کار بگذارند و با اسپیکرهای بی شمار شارژی صدای پرندگان را پخش کنند و با روش های جدید صید، انواع گونه های پرندگان را قتل عام کنند و انواع پرندگان شکاری نادر هم که رقیب صیادان هستند و امنیت لازم برای صید را در دامگاه ها به هم می زنند، شکار کنند، با هیچ استدلالی قابل توجیه نیست.
الله قلی گفت: تعداد پرنده سلاخی شده که هر روز در بازار غیر قانونی فریدونکنار عرضه می شود برابر با جمعیت پرندگان مهاجر در یک تالاب در سایر نقاط کشور است چطور می شود چنین رفتاری را حفاظت نامید؟
وی گفت: با تلاش های زیادی که صورت گرفت قرار بر این شد سال گذشته هر فردی که امتیاز دامگاه دارد فقط مجاز به داشتن یک دام کِرِس باشد، این تعهد رسمی در فرمانداری فریدونکنار بین دامگاه داران و سازمان حفاظت محیط زیست در معیت مسئولان انتظامی و قضایی امضا شد اما با اقداماتی که از ناحیه توجیه گران و ذی نفعان تجارت غیرقانونی حیات وحش در این منطقه صورت گرفت، دامگاه داران به تعهد خود پایبند نبودند و برخی از همان سال دام های کِرِس را ابتدا در دامگاه ازباران به دو تا سه دام رساندند سپس در دامگاه های سرخرود هم اضافه شد و امسال در فریدونکنار هم اضافه کردند، حتی دیگر دامگاه داران در جلسات امسال هم شرکت نکردند.
وی گفت: بنیاد بین المللی (Birdlife International) به زودی و در سال 2018 میلادی نتیجه پژوهشی را منتشر خواهد کرد که بر اساس آن و اطلاعاتی که از ناحیه کارشناسان سازمان حفاظت محیط زیست به آنان ارائه شده است، با احتساب آمار کشتار پرندگان مهاجر در استان مازندران، ایران رکورد دار رتبه دوم کشتار پرندگان مهاجر خواهد بود و با تجمیع آمار شکار پرندگان مهاجر در استان خوزستان که اخیرا به این پژوهش بین المللی ارائه شد رتبه ایران بلامنازع اول خواهد شد، هم اکنون عربستان در رتبه اول نسل کشی پرندگان مهاجر است.
وی درباره میزان درآمد روزانه صیادان در فریدونکنار، ازباران و سرخرود گفت: صید روزانه حداقل 100 پرنده خوتکا ( نوعی اردک مهاجر کوچک) در هر دامگاه امری عادی و معمول است و هر قطعه به قیمت 15 هزار تومان به فروش می رسد یعنی فرد روزی یک میلیون و 500 هزار تومان فقط از فروش خوتکا درآمد خواهد داشت و این تازه کف درآمد است قیمت سایر پرندگان از هر پرنده ٣٠ هزار تومان تا ٢٠٠ هزار تومان متغیر است، اگر شاهینی در دام گذر به دام افتد که دستکم ٣٠ میلیون تومان عاید دامگاه دار خواهد شد، بنابراین این افراد تحت هیچ شرایطی از این درآمد نمی گذرند، درآمد هر دامگاه دار بین ٥٠ تا ١٥٠ میلیون تومان سود خالص حاصل از فروش پرندگان مهاجر است.
به گفته وی، فرهنگ سازی در چنین شرایطی هرگز جایگزین اعمال قانون نیست و صرفا یک توجیه و فرار رو به جلو از مسئولیت است.
وی ادامه داد: بر این اساس با توجیهاتی مبنی بر اینکه صیادان پرندگان از تالاب حفاظت می کنند، آب به آن می بندند، عمق مناسب ایجاد می کنند و طبیعت را شبیه سازی کرده و کار خود را پیش می برند، نمی شود این وضعیت و انقراض یکی پس از دیگری گونه ها را پذیرفت.
الله قلی گفت: سازمان محیط زیست و بسیاری از کارشناسانی که در بطن این مسائل هستند به این جمع بندی رسیده اند که اگر قرار است در روی همین پاشنه بچرخد باید این دام بزرگ یکجا تعطیل شود، صیادان پرندگان در زمین های کشاورزی آب نبندند چون در واقع با رها کردن آب به سمت زمین های کشاورزی صرفا تله درست می کنند، آنجا دیگر سالها است که یک تالاب طبیعی نیست بلکه شبیه سازی شده تالاب است تا پرنده ها را فریب دهند.
وی ادامه داد: در این عرصه ها ٦ ماه اول سال برنج کشت می شود این تک محصولی بودن فرصتی را برای رشد و بقای سایر گونه های گیاهی در این عرصه ها فراهم نمی کند و با تغذیه پرندگان و اتمام باقیمانده شالی دیگر غذایی برای پرندگان باقی نمی ماند در نتیجه صیادان اقدام به پخش دانه برای حفظ پرندگان در دامگاه ها می کنند.
این فعال محیط زیست افزود: این وضعیت یعنی چیزی به نام کارکرد تالاب برای این منطقه متصور نیست ضمن اینکه دانه ریزی نیز در ١٥ سال اخیر انجام می شود و پیش از ابداع دام کِرِس این فعالیت در مکانیزم صید سنتی وجود و سابقه نداشته است.
وی گفت: دانه هایی که برای تغدیه پرندگان استفاده می شود متاسفانه از بی کیفیت ترین نوع موجود در بازار است که مورد استفاده برای مصارف خانگی و صنعتی قرار نمی گیرد و باید امحا شوند.
وی اظهار کرد: غلاتی که مدت زیادی در بخش تحتانی سیلو ها باقی می مانند و یا در محیط های مرطوب نگهداری می شوند خیلی زود کپک می زنند، سمی با نام افلاتوکسین در نتیجه بروز این نوع کپک که با چشم معمولا دیده نمی شود، تولید می شود و مصرف آن تبعات منفی زیادی از جمله ایجاد ناباروری در پی خواهد داشت، افلاتوکسین همان سمی است که پسته ایران را در بازارهای جهانی دچار چالش های جدی و رکورد کرده است.
الله قلی گفت: چندین برابر هزینه خرید دانه (مرغوب و یا نامرغوب) با صید پرندگان جبران خواهد شد اما جای تامل است که پخش دانه های ارزان قیمت نیز که اساسا نباید مورد استفاده قرار گیرند با توجیه مغرضانه حفاظت از پرندگان مطرح می شود.
الله قلی اظهار کرد: روش جدید صید پرندگان (کِرِس) قدمت ١٥ ساله دارد. فریدونکنار، ازباران و سرخرود با توجه به جلگه ای و آبگیر بودن منطقه از گذشته دور زیستگاه طبیعی برای پرندگان مهاجر بوده و موقعیتش در حافظه ژنتیکی آنها وجود دارد انواع پرندگان همچنان وارد آن می شوند.
وی گفت: با تخریب بیش از ٨٠ درصد تالاب های کشور (بنا به آمار اخیر سازمان حفاظت محیط زیست) فریدونکنار، ازباران و سرخرود مانند کف شور آب دار یک استخر همیشه مملو از پرندگانی است که دیگر جایی برای ماندن ندارند اما این آخرین مأوا در واقع قتلگاه گروهی آنان نیز هست.
الله قلی تاکید کرد: اگر دامگاه داران روش های جدید صید را ابداع نمی کردند و روش های سنتی را ادامه می دادند کسی با آنها کاری نداشت، مشکل این است که روش های آنها دیگر روش های قدیمی و سنتی نیست مشکل این است که این روش ها در حال تسری یافتن به سایر مناطق و استان های مجاور است.
وی گفت: پرنده مهاجر تا پنج هزار متر مربع عرصه آبی نبیند فرود نمی آید بنابراین بهتر است این افراد به این زمین ها آب نبندند تا پرندگان هم از این قتلگاه و بازاری که همه چیز را در خود می بلعد دور شوند و در امان بمانند، در استان مازندران یک سانتیمتر مربع جای امن برای پرندگان پیدا نمی شود چون به واسطه بازار فروش نامحدود پرندگان در فریدونکنار همه شکارچی شدند.
الله قلی تاکید کرد: مگر نمی گویند تور هوایی برای شکار غازهای وحشی ممنوع است پس چطور این پرنده در بازار فروخته می شود؟ اینکه عرصه آبی راه بیندازند اما در مقابل پرندگان را قتل عام کنند، کسی از آنها نخواسته که این کارها را انجام دهند؟ اساسا ماهیت یک تالاب با وجود پرندگان مهاجر معنا و هویت پیدا می کند در غیر اینصورت هر استخر آب کشاورزی و ورزشی هم تالاب و عضو رامسر سایت بود.
وی تصریح کرد: برای حفاظت از جان این پرندگان و جلوگیری از انقراض آنها حتی تا جایی پیش خواهیم رفت که بیست و دومین تالاب رامسر سایت یعنی همان تالاب فریدونکنار، ازباران و سرخرود توسط محیط زیستی ها حذف شود همانطور که بیشتر تالاب ها مانند بختگان، ارومیه ، پریشان و هامون خشک شدند این تالاب را هم که دیگر به منزله یک سیاهچاله در مسیر بقای پرندگان است، با دست خودمان خشک کنیم تا دستکم جان پرندگان نجات یابد، اگر قرار است که کشتارچی جهانی شویم پس بهتر است دیگر کشور ما یک نقطه مهاجرت نباشد.
وی گفت: تداوم این کشتار، شکل گیری فعالیت های نوینی مانند اکوتوریسم و پرنده نگری را در نطفه از بین می برد. با این میزان خشونت که روزانه در قبال پرنده های مهاجر اعمال می شود کدام پرنده نگر و طبیعت دوست ایرانی یا خارجی حاضر است به منطقه آمده تا به جای دیدن زیبایی های بی نظیر، تورهای هوایی و پرندگان سربریده و یا زخمی مشاهده کند؟ در حال حاضر ظرفیت کارآفرینی در منطقه در فصل خلوت پاییز و زمستان کاملا نادیده گرفته شده است. سود سرشاری بین افراد معدودی متمرکز شده در حالی که اکوتوریسم می تواند برای جمعیت وسیعی از افراد منبع درآمد عادلانه و بدون خشونت در فصل پاییز و زمستان باشد از رستوران و هتل گرفته تا راهنما و صنایع دستی و محصولات محلی.
علمی 9014** 1569
خبرنگار: کیمیا عبدالله پور ** انتشار: علی حبیبی



انتهای پیام /*










دیدگاهتان را بنویسید