خانه / دسته‌بندی نشده / ‘هرآینگیِ پژوهش!’حلقه ی مفقوده توسعه- صالح ادیبی*

‘هرآینگیِ پژوهش!’حلقه ی مفقوده توسعه- صالح ادیبی*



کدام است مردی پژوهنده راز
که پیماید این ژرف راهِ دراز؟
و اما در هفته پژوهش هستیم ؛ این ایام بر همه پژوهشگران ونخبگان و استادان این عرصه، فرُّخ و فرخُنده باد! در باورم، سخن در « ضرورت واهمیت» مقوله پژوهش، نه تنها سخنی گزافه، بارِد و عامیانه نیست؛ بلکه گاه به سببِ تاثیرِ کثیر و بی نظیرِآن در « استقلال و قدرت» و «توسعه و پیشرفت» هر کشوری؛ قابلیتِ ذکر با عناوینی مُغَلَّظ تر دارد؛ تاجائیکه برخی آن را «حیاتی» توصیف کرده اند و چون «معیشت، رفاه و اقتصاد» را که لازمه حیات فردی وجمعی است بشدّت تحت تاثیر قرار می دهد، مورد اِعتِنایِ شُمارِ معتنابهی از اندیشمندان، دولتمردان، سیاستمداران و حتی تاجران قرار گرفته است و اگر کسی اندکَـﻚ باریک بینانه تر به این مقوله بنگرد و بَر رِسد، درمی یابد که چون «استقلال و در تالیِ آن امنیت و پیشرفتِ» هر کشوری بر پژوهش و تولید علم استوار است؛ این مقوله ـ بی شکّ ـ از اهم مهمّات است و آسیب و آفتی که از إهمال و تاخیر در این امر خطیر، دامنگیر می شود به سالیانش نتوان زدود؛ آفات و آسیبهایی چون دوباره کاری‌، توارد و تکرار، اتلاف وقت و بودجه و بویژه ریسک بالایِ «تصمیم و اجرا» و … .
اگر می بینیم که برخی از صاحبنظران، پژوهش را «حلقه مفقوده توسعه» یا «سنگ زیر بنای توسعه» می‌نامند؛ سخنی متین و درست است و شاید نظرشان، ناظر بر نقش بلامنازعِ پژوهش در «تصمیمات کلانِ» کشور است؛ هر قدر موضوعی بزرگتر، پرگستره تر و بااهمیت‌تر باشد؛ نقشِ پژوهش در تصمیم‌گیری درباره اجرای آن، البته بیشتر و پررنگتر می شود.
تحولات زندگی بَشَر در سَده ی ماحَضَر، به دانش و پژوهش، سخت وابسته است، این ربطِ وثیق، بویژه در نیمه دومِ قرن، نمود و بودی هویداتر وپیداتر یافته است و کشورهای صنعتی و در حال توسعه با آگاهی از نقش پژوهش در خلق فنآوری و شتاب‌دهی برای توسعه، تقویت و ارتقای بخش پژوهش را نصب العین قرار داده و به آن عینیّت و برجستگیِ خاصی داده اند؛ آن گونه که پژوهش را «موتور توسعه و محرک پیشرفت» در گستره ی فرهنگ، اقتصاد، سیاست و جامعه» می دانند .
به ضرس قاطع می توان گفت که کشوری در جهان یافت نمی شود که بدون توسعه همه جانبه علمی و تحقیقاتی به توسعه اقتصادی و صنعتی دست یازیده باشد و اما اگر بنابرفرض محال (فرض محال، محال نیست)، نشانه‌هایی از توسعه بدون پرداختن به مبانی پژوهشی رخ دهد؛ مطمئنا آن توسعه، دوامی مستمر و قوامی پایدار نخواهد داشت و راهی به رهایی نمی برد.
حجم عظیم سرمایه‌گذاری در بخش پژوهش و همچنین حجم وسیع پژوهش‌های علمی در کشورهای توسعه یافتة صنعتی، گویای این واقعیت است که مقوله پژوهش و تولید علم و فناوری در عِدادِ مهمترین عناصر رشد و توسعه اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، صنعتی و سیاسی به شماراست .
در إِیضاحِ عِیارِ پیش گفت، ناگزیر از ذکر این مطلب هستم که انسان را موجودی جویا و پویا دانسته‌اند، نهادِ ناآرامِ جستجوگرِ آدمی آنگاه که پس از پژوهندگیِ بسیار، پرده ابهام از مسئله ای برمی دارد و حقیقتش بر او مکشوف می شود، آرامش می‌یابد؛ به این روی ، پویایی و پژوهشگری در گذرِ درازنایِ تاریخ بشر، پیوسته استمرار یافته است و چون ناخوانده‌ها، نادانِسته‌ها، ناشُنوده‌ها و مجهولات، هَنوز بسیارتر از بسیار است و کسی را یارای آن نیست که خود را «جامع علومِ کَونَین» و آگاه به دانسته های اولین و آخرین داند و گمان کند همه رشته ها و تخصص های علمی را یکجا و درجا در انبانِ خویش ریخته و طرائف و ظرائفش را ـ بتمامه ـ بیخته باشد و اگر بالفرض چنین کسی هم پیدا شود که از خودپسندی و خودبسندگی، چنین ادعایی کند که ادعایی است البته بی بُنیاد، عِرض خود می برد و زحمت ما می دارد؛ چون این اصل درست و وجه مقبول که همه دانش ها تخصصی شده است و کسب هر تخصصی نیاز به «کدِّ کار» و پژوهش پایدار» دارد بر همگان آشکار است؛ گُواجویی از دو بیت مشهور که در حُکمِ مَثَلِ سائره است، برایِ أَدایِ مطلب و تبیین مَرام، بی مناسبت نیست:
بقَدْرِ الکدِّ تُکتَسَبُ المَعَــالی
ومَنْ طَلبَ العُلا سَهِـرَ اللّیالی
ومَنْ رامَ العُلی مِن ْغَیرِ کَـدٍّ
أضَاعَ العُمرَ فی طَـلَبِ المُحَالِ
محققِ موفق، نگره ای باریک بینانه و بل موشکافانه به پدیده‌ها و پدیدارهای پیرامون خود دارد و «با تأمل و تدبیر» در این کار خطیر، ورود پیدا می کند و صرفا با خوشْباوری و عَلَی الْعَمیا به محفوظ اقتدا نمی کند و برای رسیدن به ‌شناختی روشن‌تر از مفاهیم پیرامون و یافتن بهترین راهکار‌های ممکن برای حل مشکلات موجود، جدّ و جهد می ورزد. نسبت به توسعه مرزهای دانش احساس مسئولیت می کند و در راه رسیدن به تعالی علمی و به دست آوردن تخصص های لازم سر از پای نمی شناسد و با کاربستِ روندِ هوشمندانه، هوشیارانه، خلاقانه و سامان مند برای «دستیابی، بازگویی و بازنگریِ » پدیده‌ها، رخدادها، رفتارها و انگاشته‌ها ـ عالمانه و سخت کوشانه ـ می کوشد و به هنگام رویارویی با مسأله‌ای پیچیده و کلافی سردرگم و مبهم به قصد ایجاد وضوح و رفع پیچیدگی و ابهام از آن، بحث و فحصی آگاهانه، برنامه‌ریزی شده و روشمند در پیش می گیرد و با فعالیت ها و روش های منسجم از این دست، راهی برای گسترش مرزهای دانش و افق‌های تازه برای آیندگان می گشاید و بی «منّ و أذی»، راهکارهای عملی و اطلاعات معتبر در اختیار متولیان امور می‌گذارد و با تکیه بر ابتکارات و خلاقیت‌هایی که خداوند در وجودش به ودیعت نهاده است، فضای زندگی جدیدی را برای انسان‌ها به ارمغان می آورد.
آری، پژوهشگر موفق، نخبه فکری است که با همان معاییر و سنجه های مطلوبِ پژوهشی، اندیشه و فکر، روش های بهینه، تئوری، آینده نگری و دوراندیشی و در نتیجه اسبابِ توسعه و النهایه «امید به زندگی» تولید می کنند. طلب علم و جهدِ پژوهشی و تقدیسِ تحقیق دَر نُصوصِ دینی و مَرویّات و در متون تاریخی و خاصه ادبیات، شؤون و آدابی دارد که تفصیل آن در این مقام و مقال نمی آید و بیرون از گُنجاییِ یادداشتِ حاضِراست… «این زمان بگذار تا وقتِ دگر !»
به ساقه اصلی بحث بازمی گردم ؛ «هرآینگیِ پژوهش» یا همان ضرورت تحقیق در توسعه کشور، سخنی است که نخبگان علمی، سیاسی به آن، سخت «خستو و باورمند» هستند و بخوبی آگاهند که پژوهش، دانش نو می‌آفریند؛ زمینه کشف کاربردِ تازة دانش کهن را فراهم می‌سازد؛ یاریگرِ بی چوان وچرایِ آموزش برتر است؛ محل درآمد و معینِ اقتصاد و پاسخگرِ مسأله‌ها و برطرف کننده ی تضادهای جامعه است و در کل موجدِ توش و توانی است که بشر، بهتر با دنیای پیرامون خود رابطه برقرار کند و به اهدافش دست یابد.
قضا را ، فضایِ جدید و تمدنِ نوپدید حاضر هم که خود برخاسته از تعاملات عمیق میان تمدنی و میان فرهنگی است، موجد خواست‌ها، نیازها، اندیشه‌ها، مسائل و مشکلاتی است که به نوبه خود، توسعه هرچه بیشتر دانش و اندیشه را می‌طلبند؛ پرمسلّم در این مسیر، اندیشه‌های ژرف در قالب پژوهش‌های بنیادین، صورت بحث پذیر به خود می‌گیرند و دستمایه انجام پژوهش‌هایِ کاربردی ثانوی می‌شوند تا به خواست‌ها و نیازها پاسخ گویند و نسخه های بهتر و مطلوبتری برای حل معضل و مشکلِ جوامع بشری پیشنهاد کنند و این خود نیز روند و آدابِ خاصِ خود دارد و در جایِ خود، خورایِ نگَرش و بسط و پردازش است ؛ سخنِ من در این سطور، تنها راجِع به اقناع و رسیدن به درجه بالایِ اهمیت و «ضرورت و وجوب» کارِ پژوهشی است.
درست است که می توان رهیافت های مختلفی را برای ارتقای پژوهش، قلمی کرد وکم نیست انواع نسخه های مدیریت پژوهشی که برخی از آنها نیز البته درست و صائب است؛ از جمله آنها می توان به «اهمیت سرمایه گذاری در دانشگاه ها و افزایش سهم پژوهش از تولید ناخالص داخلی در ایران ، «کاربردی کردن» علوم انسانی در کنار حفظِ زایندگی تئوریک علم (ودر جای خود، توجه به تحقیقات بنیادین)، افزایش میزان کارآمدی و ثمردهی طرح‌های پژوهشی، تقویت سیستم‌های ثبت اطلاعات پژوهشی در جهت شفاف‌سازی فعالیت‌های پژوهشی، افزایش بهره‌وری پژوهش و همچنین تقاضامحور شدن پژوهش‌ها با توجه به درخواست های واقعی و دهها مورد دیگر» اشارت کرد.
ایران از دیرزمان، مهدِ علم ودانایی بوده است و مشارکت دانشمندان ایران در فهم کنونی طبیعت، ریاضیات، پزشکی و فلسفه و سایر دانش های زمانه، چشمگیر بوده است؛ نمونه را، از ساخت بزرگترین و قدیم ترین قنات جهان گرفته تا اختراع توربین بادی واز تقطیر الکل رازی تا جدول لگاریتمی خوارزمی و از سیستم بیمارستانی وابسته به دانشگاه جندی شاپور تا وضع قانون ابن سینا، از کشفیات ابن هیثم پدر اپتیک تا ذکر «سرعت محدود نور» ابوریحان پیش از گالیله و دهها مورد برجسته ی پردرخششِ دیگر می توان نام برد و دور چرا برویم؟ موفقیت‌های اخیر دانشمندان کشورمان در پژوهش‌های هسته‌ای، سلول‌های بنیادی و ترمیم سیستم‌های عصبی و فناوری هوافضا و… که البته درخور توجه وتحسین است.
مسلماً مطالعه و سپس، پیاده سازی الگوهای موفق، کمک شایانی به این قضیه است؛ همه ما کمابیش با شرکت‌ها و افراد فعال و مطرحی در سطح کشور و جهان آشنا هستیم؛ نمونه های موفقی همچون پارک فناوری پردیس، شرکت علمی تحقیقاتی اصفهان و دهها پارک فناوری در استان های مختلف کشورمان که بیشینه آنها، درخشش هایی در مقولات مختلف پژوهشی و فناوری داشته و دارند؛ در نمونه های خارجی روس ها با پروژه اسکولکوو (Skolkovo) می کوشند با همکاری دانشگاه MIT، علوم و فناوری های نوین را در این کشور پیاده سازی کنند و از آن به عنوان نیروی پیشران اقتصادی بهره برند. چینی ها هم چندی است در این مقوله؛ اقدامات گسترده و وسیعی را ترتیب داده و به پیشرفت هایی نائل گشته اند؛ بسیاری از کشورهای دیگر هم کم وبیش به موفقیت هایی نائل شده اند؛ برخی هم البته سعی کرده اند و موفق نشده اند؛ اما دراین میان، « سیلیکون ولی») (Silicon valley یک‌سوم سرمایه گذاری‌های خطرپذیر آمریکا را به خود اختصاص داد و هنوز هم قطب پیشتاز نوآوری و توسعه‌ی تکنولوژی پیشرفته محسوب می‌شود. دره سیلیکون که نخست محل حضور بسیاری از تولید‌کنندگان و نوآوران تولید تراشه بوده است، پس از نیم قرن به وضعیت فعلی دست یافت؛ ولی اکنون با وجود کسب‌ و ‌کارهای مرتبط با تکنولوژی‌های پیشرفته (High-tech)، سیلیکون نامیده شده است. تحلیلِ این که چه راز و رمزی در تشکیل چنین اکوسیستم مناسبی نهفته بوده است که این چنین به موفقیت جهانی دست یازیده که اکنون شرکت ها و موسسات بزرگی؛ همچون «اینتل، اپل، ایسوس، سامسونگ، گوگل، اچ پی، نوکیا، سونی، یاهو، سان دیسک و مایکروسافت، بخشی از آن است، خود محتاج جُستاری جداگانه است؛ نیز اگر استارت آپ (: Startup یا Start-up) ) یا اصطلاحاً شرکت های نوپا که کسب و کارشان عموماً بر محور تکنولوژی نوین و فناوری اطلاعات شکل گرفته است، این چنین خیزشی کرده اند و از رشد بالایی برخوردار شده اند و سبب تحول در بازار (Disruptive) دنیا شده اند؛ خود شایانِ تحقیق و تدقیقِ مجزا است؛ جان کلام اینکه پژوهش، کلیدِ اساسیِ پیشرفت کشور و ضرورت انکارناپذیر جامعه ما است و مدیریت فعالیت‌های تحقیقاتی معطوف به نیازهای تخصصی، اولویت‌های فناوری ملی و آینده‌پژوهی، استفاده مفید و موثر از ظرفیت‌های موجود تحقیقاتی کشور به منظور انجام اقدامات مدبرانه در بهبود تولید ملی، بس موثر است.
بدیهی است که برکامی و پیشرفتِ پژوهش در هر جامعه ای نسبتی مستقیم با گسترش رویکرد پژوهشی (پژوهش مدار) در آن جامعه است؛ یعنی اینکه با نگاه و نگره ی مبتنی بر پژوهش به موضوعات مختلف نگریسته شود؛ آنگونه که پیش از هر طرح و تصمیم مهمِ مدیریتی برای بهبود وضع موجود و یافتن بهترین راهکار به یافته‌های پژوهش‌های مرتبطِ پیشین مراجعه گردد؛ به این لحاظ، رویکرد پژوهشی، تک بعدی نیست و به قشر یا گروه خاصی محدود نمی شود و زمانی به اوج اثرگذاری می رسد که در سطوح و امور گوناگون جامعه، تسری و تعمیم یابد.
رابطه مستقیم بینِ « پیشرفتِ پژوهش فراگیر» با «شتاب توسعه پایدار» ازآنجاست که در دنیای امروز، دانایی، گرانیگاه و از شاخص‌های اصلی پیشرفت و تعالی است؛ سنجش سطح دانایی به میزان تولید و مصرف اطلاعات و گسترش دانایی به دسترسی سریع و آسان به منابع علمی معتبر وابسته است و دانسته‌های ما یا با مطالعه منابع اطلاعاتی موجود و یا بنا به پژوهش‌هایی که خود انجام می‌دهیم، به دست می‌آید. اگر این دانسته‌ها بر پایه نتایج پژوهش‌های قبلی باشد، در واقع به مصرف اطلاعات پرداخته‌ایم و اگر مبتنی بر مشاهدات و تحلیل‌های جاری باشد، تلاش ما به تولید اطلاعات منجر شده است؛ بنابراین، منبع اصلی تولید اطلاعات و دانش جدید در واقع حاصل فعالیت‌های پژوهشی است.
چنان که گفتیم پژوهش می‌تواند جلوی بسیاری از دوباره کاری‌ها، اتلاف وقت و بودجه را بگیرد. برای برنامه ریزی بلندمدت نیز نیاز به تحقیقات بیشتر است. در صورتی که برنامه ریزی، فاقد پشتوانه تحقیقاتی باشد و به طور همه جانبه پیش از آغاز مورد بررسی قرار نگرفته باشد، به یقین در اجرا و عملیاتی شدن با مشکل روبروخواهد شد.
نوع و سطح فعالیت‌های پژوهشی یکی از شاخص‌های اصلی توسعه و پیشرفت به شمار می آید؛ به عبارت دیگر، پژوهش یکی از محورهای مهمی است که ضامن پیشرفت و توسعه پایدار در هر کشور است. بدون پژوهش، دانش بشری سر در کاستی می آورد و خمود و رکود بر آن مسیطر می شود؛ بدون پژوهش، حتی امور آموزشی نیز فاقدِ پویایی و نشاط لازم خواهند بود. در چراییِ «قدرت و موفقیت» هر دوره ی طلایی پردرخشش و ماندگارِ تاریخی که باریک می شویم، جایِ پایِ آثارِ تلاش های محققین ودانشمندانی بزرگ و پرتلاش را می بینیم؛ در زمانه ما نیز قرار بدین منوال است و موفقیت در تمام فعالیت‌های توسعه ای مختلف؛ از جمله صنایع، کشاورزی و خدمات و همه وهمه به نحوی به گسترش فعالیت‌های پژوهشی بستگی دارد.
ازاینرو بر ما است که بیش از پیش، فرهنگِ «رویکردِ پژوهش مدار» و «ضرورت انجام پژوهش» را گسترش دهیم و در نهادینه کردنِ آن اهتمام ورزیم. اگر همه خودرا شریک در این مقوله بدانند و بدانند که پیشرفت همه جانبه و آینده کشور، منوط به فعالیت های پژوهشی و علمی است و چونان نانِ شب به آن بنگرند؛ تحول عمومی در رویکرد پژوهشی، پیدا و پدیدار خواهد شد…به قول مولانا : « نسبت این ازیکی گیر تا هزار !»

*سفیر جمهوری اسلامی ایران در کشورهای کامبوج و ویتنام



انتهای پیام /*










دیدگاهتان را بنویسید